کوثرکوثر، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره
بابا صادقبابا صادق، تا این لحظه: 44 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
مامان سارامامان سارا، تا این لحظه: 34 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

کوثر و محمد رضا مشکوری

بدون عنوان

روز جمعه ساعت سه و نیم عصر بود که رفتیم دنباله دوست بابایی عمو مسعود و با خانومش خاله عاطفه و پسر کوچولوی دو سالش امیر علی رفتیم بیرون تا شب . اول رفتیم صحرا بعد رفتیم پارک البته شما بعد از صحرا خسته بودی تو ماشین خوابیدی ولی تا به پارک رسیدیم بیدار شدی اول نگاه میکردی بعد کمی با کمک من وبابایی سوار سرسره شدی ولی هی گریه میکردی که بشینی روی زمین و با سنگ ریزه های رنگی که روی زمین افتاده بود بازی کنی بلخره کاره خودتو کردی ...
27 اسفند 1391

بدون عنوان

حالا دیگه کمکم چیزی تا سال جدید یعنی سال 1392 نمونده کمتر از یک هفته یه لباس عیدی زیبا برات خریدم و یه سفره هفت سین زیبا هم برات دارم درست میکنم که عکسشون بعد میفرستم و پیشاپیش عید رو به همه مهمانان بازدید کننده از وب دخملی تبریک میگویم کوثر خانم عیدت مبارک .......   ...
24 اسفند 1391

بدون عنوان

از سه شنبه هفته قبل یکدفعه تب واسهال گرفتی حالا تقریبا 10 روزه که مریضی و دهنت هم داره درد میکنه و نمی تونی چیزی بخوری لاغر شدی و همش گریه میکنی و بغل هیچکس هم نمیری حتی با وجود علاقه زیاد به مامان جون و خاله زهرا وفاطمه بغل هیچیک از اینها هم نمیرفتی حتی دکتر هم بردمت و اقای دکتر کلی دارو بهت داد و گفت بخاطر دندون در اوردنت هم است حالا امروز شکر خدای مهربان کمی بهتری گلم این دنون در اودنم شده یک مکافات انشاالله همیشه سلامت باشی عزیزم دوسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتت دارممممممممممم ...
24 اسفند 1391

بدون عنوان

چند شب پیش تا ساعت ١٢ شب بیدار بودی وقتی هم رفتم که بخوابونمت سکسکه کردنت شروع شد و همینطور نشستی بازی کردی تا ساعت یک و نیم دیگه شیر خوردی خوابیدی اینم چند عکس زیبا از بازی کردن دخمل شیطون ساعت ١٢ شب در اتاق خواب کوثر خانم در حال بالا امدن از تخت خواب شب بعد هم تا دیر بیدار بودی و روی تخت خواب نشسته بودی بازی میکردی اینم چند عکس زیبا از کوثر خانمی که برای اولین بار ماست رو دسته خودت دادم تا بخوری ببین چه کار کردی مامان جون با خودت ...
16 اسفند 1391

بدون عنوان

دختر گلم حالا عاشق تاب بازیه و گریه میکنه که سوارم کن اینم کوثر خانم در حال تاب بازی دختر گل مامان در منزل ننه جان مشغول بازی با موبایل بابایی     ...
11 اسفند 1391
1